Free Mohammad Nazeri (محمد نظری را آزاد کنید)
- Target:
- United Nations, Amnesty International, Human Rights Watch, Ban Ki Moon, Nav
- Region:
- GLOBAL
- Website:
- www.facebook.com
For English, please scroll down.
تابستان ۱۳۹۱
بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار زندانی ، در نامه ای که به مناسبت تولد همسرش ژیلا بنی یعقوب از زندان خطاب به وی نوشت
. . . محمد نظری، بیست و دو ساله بود که بازداشت شد و حالا در سال بیستم زندانش است اما انگار که شصت ساله است. عمر و ابراهیم و خالد از اعضای حزب دمکرات کردستان حالا وارد ماههای ابتدایی سال چهاردهم زندانشان شدهاند، سالها از آخرین ملاقاتشان با خانواده میگذرد.از خودم میپرسم اگر این حزب دمکرات هنوز هم وجود داشته باشد آیا میداند آدمهایی هستند که به اسم عضویت در آن حزب سالهاست که در زندان اند. گاهی با خودم میگویم شاید حتی سیستم قضایی ایران هم در فهرست زندانیهای خود نامی از آنها نداشته باشد.
چند روز پیش که خبر عفو و کاهش محکومیت تعدادی از زندانیان سیاسی و امنیتی را که روزنامهها با آب و تاب فراوان نوشته بودند، خواندم، نخستین چیزی که به ذهنم رسید این بود که چه خوب بود نام یکی از این زندانی ها نیز در میان آنها باشد.اما نه، انگار خدا هم آنها را فراموش کرده است.
مرخصی و بخشش و تقلیل حکم را به آنها دادهاند که حکم برخیشان دو روز، دوازده روز،دو ماه دیگر تمام میشد.برخیهای دیگر هم حبسهای یک سال و دو سال و سه سالشان نصف شده بود با در نیمه راه گذراندن حبسشان عفو شده بودند.تازه چند تایی از آنها هم جرمشان واقعا جاسوسی و خیانت علیه کشور بود.آیا واقعاً هیچ کدام از زندانیهای قدیمی اینجا بعد از این همه سال زندان، نمیتوانستند مرخصی، کاهش حکم، و یا حتی عفو را انتظار داشته باشند ؟
کرمی خیرآبادی، یکی از همین افرادی است که شانزده سال زیر حکم اعدام قرار دارد، یکشنبهها و سه شنبههایی که احتمال اجرای حکم اعدام میرود، با هفتهها و ماهها و سالهای زیادی که پشت سر گذاشته، حالا دیگر اصلاً حسی برایش نمانده که وقتی از او میپرسم چه احساسی دارد که ممکن است یکی از این یکشنبهها یا سه شنبهها نامش را بخوانند، فقط یک لبخندی تلخ تحویلم میدهد و با لهجه غلیظ خوزستانیاش میگوید:«خدا بزرگ است»
و بعد با هیجان زیاد، بسیاری از حوادث شانزده سال گذشته را انگار که همین دیروز اتفاق افتاده با تاریخ و اسم آدمهایی که در این مدت با آنها برخورد کرده، یک به یک میگوید.آخر سر هم نصیحتم میکند که در زندان یک میخ کج هم به دردت میخورد، اما خیلیها این را نمیدانند.
خودش برایم نگفته اما دیگر زندانیها برایم تعریف کردهاند که نان مصرفی یک هفتهاش را همیشه به صورت خشک شده ذخیره میکند، چون تجربه کرده بعضی وقتها حتی نان در زندان کمیاب میشود.
بعد از اینها چهار نفر از افراد وابسته به حزب پ.ک.ک هستند که هشت سال و پنج سال زیر حکم هستند، جوانهایی که در نیمه دوم دهه بیست زندگی شان هستند.
زانیار و لقمان مرادی که پسر عمو هستند چهار سال است که زیر حکم اعدام اند و به دستور قاضی صلواتی از ملاقات با خانواده های شان محروم اند.آنها هم مدتهاست که با خانواده های خود ملاقات ندارند.بعضی وقتها روزهای ملاقات خجالت میکشم مستقیم توی چشمهای شان نگاه کنم.
این جور آدمها بیش از هرکس دیگری نیاز به دیده شدن و توجه دارند، چیزی که هم قبل از زندان و هم در زندان از آنها دریغ شده است. چندتایی شان را تو میشناسی، چون قبلاً از آنها برایت گفتهام.شخصیتهای قابل احترامی دارند، هر جور شده خودشان هزینه های زندگیشان را تامین میکنند، از طریق بافتن شال و روسری، عروسک و دیگر صنایع دستی و فروختن آن به دیگر زندانیان. . . .
Link To The Above Article: http://www.rahesabz.net/story/57893
English translation of part of the above text:
Bahman Ahmadi Amoui, journalist and political prisoner, in a letter to his spouse, in summer of 2012, among other things he wrote:
Mohammad Naseri, was 22 years old when he was arrested. Now he is serving in his 20th year in prison, but he looks like he is 60 years old. Omar, Ebrahim, and Khalid are members of the Democratic Republic and now they are few months into serving their 14th year in prison. It has been years since a family member visited them. I ask myself, if the Democratic Republic is still around, I wonder if they know, there are people serving years in prison just for being labeled as members of their group. Sometimes I wonder if the Iranian government itself has the names of some of these political prisoners.
Few days ago it was all over the news how the Iranian government was releasing some of the political prisoners - some got reduction in their sentence and others were free to go. The first thing that I thought of was, how nice will it be if I see the names of some of these older political prisoners among those who have got a reduction in sentence or freed. However, among all those names, not a single name was from the older political prisoners. It is as if even God forgot them.
Some of those who did get a reduction in their sentence, actually were convicted of espionage and betrayal of Iran. Didn't any of these older political prisoners deserve a reduction or a pardon?
Free Mohammad Nazeri and other innocent Iranian political prisoners.
You can further help this campaign by sponsoring it
The Free Mohammad Nazeri (محمد نظری را آزاد کنید) petition to United Nations, Amnesty International, Human Rights Watch, Ban Ki Moon, Nav was written by Petitions To Free Iranian Political Prisoners and is in the category Human Rights at GoPetition.